دل مركز عرفان و نور است و اگر دل نوراني باشد قلب براي معشوقش مي تپد.


در ك دل دو معشوق نمي گنجد.پس آيا مي شود بگوييم هم خدا را دوست داريم هم هوس هاي دنيا را؟
از علي (ع) پرسيدند:تو چكار كردي كه خداوند تو را از همه بيشتر دوست دارد؟علي(ع) گفت در دهليز دلم نشستم و نگذاشتم كسي جز خدا وارد آن شود.
معني حرف هاي بالا اين نيست كه ازدواج نكنيم و همسرمان را دوست نداشته باشيم بلكه وقتي مسماني ازدواج مي كند شيطان عصباني فراد مي زند اين جوان دو سوم دينش را حفظ كرده است. اينجا مي فهميم كه آنهايي كه لايق دوست داشتن اند را بايد به خاطر خدا دوست داشت.
اما اگر از زاويه اي ديگر نگاه كنيم مي بينيم كه زياده روي در دوست داشتن مي شود هوس كه اين هوس هيچ گاه در دل جا ندارد. هوس در جايي زشت وجود دارد و دل هميشه بايد مركز عرفان و حب خدا باشد.
روزي علي(ع) و حضرت عباس نشسته بودند كه حضرت عباس(كه در آن روز طفلي بودند)پرسيد:(پدر جان مرا دوست داري؟)
امام علي(ع)با لبخندي فرمود:(معلوم است كه دوست دارم)
عباس(س)پرسيد:(خدا را هم دوست داري؟)
امام با تبسم فرمود:( خدا را هم دوست دارم.)«البته من فكر نمي كنم كسي از علي(ع)بيشتر خدا را دوست داشته باشد»
عباس(س)با زيركي جواب داد:(در يك دل دو محبوب نمي گنجد.)
امام با زيركي تمام فرمود:(من شما را هم به خاطر خدا دوست دارم.)
دل را بايد حريم امن الهي كرد آن وقت بايد صبر پيشه كرد فقر را پذيرفت هوس هاي دنيا را ترك كرد آنگاه بنگريم چگونه ايم؟ آيا جز بنده ي پاك و مخلص خداييم؟